درود و سلام
وقت خوش
دوست ارجمند، به نظر می رسد که بتوان پرسش شما را با عنوان تشخیص و افتراق اختلال اوتیسم از شبه اوتیسم و عدم یکپارچگی حسی و عوامل تاثیرگذار بر آن ها و شیوه ها و میزان بهبود کدبندی کنم. همانطور که قبلا هم در پرسشی مشابه خدمتتان عرض کرده بودم، موضوع تشخیص گذاری و بررسی افتراقی در حیطه کار تشخیصی اختلال اوتیسم در حیطه استادان روانپزشکی کودک گرامی است و بنده فقط علائم را بررسی می کنم توضیحاتی را خدمتتان ارائه می کنم و پیشنهادات توانبخشی عصبی و توانمندسازی عصبی را توصیه می نمایم که جزو کار و حیطه تخصص من می باشد. در این مرتبه تلاش می کنم تا توضیحات خودم را کامل و تشریح کنم تا شاید شائبه ها برطرف گردد، البته پیشاپیش از طولانی شدن پاسخ پوزش می طلبم.
واژه اختلال و بیماری زمانی مطرح می گردد که فرد از انجام کلیه امور زندگی؛ کاری، تفریحی، آموزشی، بازی و هویتی ناتوان گردد و نتواند عملکرد مورد انتظار واقعی استاندارد( یعنی کف انتظارات که به طور معمول از میانگین انتظارات کودکان طبیعی در جامعه پایین تر است) را برآورده سازد و از نظر روانپزشکی نیز زمانی مطرح می گردد که طبق معیارها و شاخصه های ارائه شده در DSM-V کودک دچار افت و پسرفت (از دست دادن کلام و تعادل) در عملکردهای ارتباطی و اجتماعی گردد و با انجام مداخلات توانبخشی روی کودک و انجام مداخلات مشاوره ای به پدر و مادر کودک در خصوص انجام تغییرات و اصلاحات در بافتار و ساختار هیجانی و پرورشی خانواده هیچ تغییری در جهت مثبت مشاهده نگردد ولی اگر کودک دچار تاخیر کمتر از شش ماه نسبت به همسالان و همتایانش باشد و یا عاملی نظیر موارد فوق الذکر همراه با تشنج و یا دور سر بزرگ و یا بیماریهای متعدد تاثیر گذار در سیر رشدی کودک مشاهده گردد و همچنین سن کودک کمتر از چهار سالگی باشد و علائمی درخصوص از دست دادن ها نداشته باشد و فقط در کسب مهارتها تاخیر داشته باشد و این موارد با یافتن دلائل و علائمی حاکی از اختلالات حسی به ویژه در حیطه های حس لمسی، حس عمقی و حس تعادلی مشاهده گردد (در ارزیابی بالینی) بنابراین با انجام مداخلات بالینی و کاردرمانی به ویژه بطور تخصصی در حوزه همین سه حس مورد اشاره و ارائه مشاوره های تخصصی و کاربردی در زمینه ساختار و بافتار هیجانی و پرورشی و تربیتی کودک وجود عدم یکپارچگی حسی SID) مطرح می گردد.
همانطور که در تصویر بالا ملاحظه می فرمایید، بروز اختلالات حجمی( ماکروسفالی= بزرگی جمجمه به میزان ۳۵% و میکروسفالی = کوچکی اندازه جمجمه به میزان ۱۵-۵ % ) و همچنین مواردی نظیر اختلالات خواب به میزان ۶۵% و اختلالات ناهنجاری های امواج مغزی به میزان ۵۰% و تشنج به میزان ۲۵% میتوانند بر کسب تشخیص اوتیسم تاثیر گذار باشند یعنی در خیلی از مواقع این تجربه و دانش ارزشمند روانپزشکان ارجمند است که میتوانند با ارائه مداخلات دارویی و استفاده از خدمات توانبخشی به هنگام علائم و نشانه های همپوشان با علایم اختلال اوتیسم را شناسایی کنند و به تخفیف و مهار آنها اقدام کنند تا شدت و بالطبع سطح اختلال بروز یافته کاهش یابد.
همچنین باید در نظر داشت که در آخرین و به روز ترین سطح بندی علمی اختلال اوتیسم در کتاب راهنمای تشخیص گذاری بالینی روانپزشکی DSM-V، دو حوزه مورد بررسی قرار می گیرند و سه سطح ( خفیف، متوسط و شدید) برای این اختلال در نظر گرفته می شود که به قرار زیر می باشند:
که کودکان در این سطح بطور معمول کم حرف، خجالتی و با اعتماد بنفس پایین و دارای نقص در برقراری و تداوم ارتباط اجتماعی با همتایان می باشند.
در کودکان سطح دوم ( متوسط)، نقص توانمندی کلامی و برقراری ارتباط همراه با علاقه افراطی و غیر قابل انعطاف به تغییرات محیطی به علایم سطح اول افزوده می گردد.
اما در کودکان سطح سوم(شدید) ، مختل شدن توانمندی اجتماعی در همه ی زمینه های کلامی و حرکتی و تمرکز و توجه طولانی مدت بروز می کند.
بنابراین یکی از عوامل تاثیر گذار بر روند و میزان بهبود مداخلات درمانی و توانبخشی به سطح و شدت اختلال باز می گردد. همچنین عامل تاثیر گذار دیگر زمان آغاز مداخلات توانبخشی و کاردرمانی به طور همه جانبه و فشرده ولی به دور از تحمیل فشار جلسات و مداخلات بیش از حد تحمل کودک می باشد.
همیشه و همواره باید به اهمیت برنامه و پروتکل دقیق و زمانبندی شده و مرحله به مرحله دقت نمود زیرا همان طوری که در ابتدای بحث هم خدمتتان عرض نمودم ممکن است سبب بروز تشنج و اختلالات نا همگونی و سندرم تحریک بیش از حد overload گردد که باید بسیار هوشمندانه و دقیق برنامه ریزی نمود.
امیدوارم توانسته باشم به طور دقیق و کامل و به طور شفاف در حد توان و دانش اندکم پاسخ سرکار عالی و همه کسانی را که در این خصوص دغدغه و نگرانی دارند، داده باشم.
سربلند باشید و پایدار
با سپاس فراوان از پرسش ارزشمندتان
ابراهیم پیشیاره- دفتر کاردرمانی رشد