هدف از انجام این کارآزمایی بالینی، بررسی نقش تسهیل کننده روش کرانیوساکرال تراپی در کاهش اسپاستی سیته اندام تحتانی کودکان دایپلژی اسپاستیک بوده است. این بررسی، در جامعه آماری ۱۰۰ کودک فلج مغزی صورت گرفته و ۳۶ کودک دایپلژی اسپاستیک در دامنه سنی ۸-۳ سال در دو گروه ۱۸ نفری کنترل و مورد، تحت مطالعه قرار گرفتند.
افراد هر دو گروه، طی ۳۰ جلسه درمانی به صورت ۳ جلسه در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت تحت درمان قرارگرفتند. در گروه مورد ابتدا تکنیک های عمومی ده گانه و سپس تکنیک های موضعی کرانیوساکرال تراپی انجام میشد، سپس مطابق روش بوبت تحت درمان قرار می گرفتند اما در گروه شاهد تنها از روش بوبت استفاده می شد. ارزیابی تونوس عضلانی به وسیله معیار Modified Ashworthدامنه حرکتی غیرفعال به وسیله گونیامتری، مرحله رشد حرکتی توسط معیار بوبت انجام گرفت.
کلیه کودکان در طی سه ماه، دو بار ( یکبار پیش از شروع درمان و یکبار در پایان مدت تعیین شده) مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج حاصله در هر گروه، توسط آزمون آماری (( تی زوجی)) (۲) و بین دو گروه توسط آزمون آماری (( تی مستقل)) (۳) با یکدیگر مقایسه شد، در مورد نتایج حاصله نیز از آزمون ((همبستگی)) (۴) به منظور بررسی همبستگی ها استفاده گردید و برای بررسی ارتباط بین جنس و گروههای مورد تحقیق، آزمون (( کای. دو)) (۵) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله نشان دهنده ی بهبودی معنی دار در هر گروه بود، همچنین در گروه مورد افزایش دامنه حرکتی غیرفعال ابداکشن رانی و دورسی فلکشن مچ پا بیشتر از گروه شاهد بود و نیز ارتباط معنی داری بین افزایش دامنه حرکتی غیرفعال ابداکشن رانی و بهبود مرحله رشد حرکتی با کاهش هایپرتونیسیته اداکتورهای رانی دیده شد.
ابراهیم پیشیاره ، کارشناس ارشد کاردرمانی جسمانی- مربی دانشگاه علوم بهزیستی و توانخشی
دکتر اسماعیل ابراهیمی ، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده توانبخشی
سیدعلی حسینی ، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
دکتر انوشیروان کاظم نژاد ، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، گروه آمار
دکتر محمد رامین، چشم پزشک
۱-Bobath 3-Independent-t0test 5-Chi-saquare
۲-Paired-t-test 4-Correlation