تقویت ارتباط در اختلال اوتیسم هدف اصلی مداخلات است

آنچه ازمتون بر می آید نشان از ضعف همه گیر و سطحی نگری پیشینیان در زمینه مداخلات آموزشی در مورد علائم اختلال اوتیسم دارد.این مسئله بر هیچ کس پوشیده نیست که هسته اصلی علائم اختلال اوتیسم ،همان اختلال ارتباطی است که در کتاب مرجع روانپزشکان (ویرایش چهارم)،این اختلال از اختلال مهارت های اجتماعی جدا شده است و تاکیید بسیار زیادی بر اهمیت آن می شود.در واقع این که ما نسبت به چندگانه بودن اختلال اوتیسم اعتقاد داریم ،دور ذهن نخواهد بود.اما مسئله موجود ،تکرار نوشته هایی است که مکرر در کتب مرجع بدان می رسیم بدون آنکه بخواهیم راه حلی برای این همه مشکل موجود بر سر راه اختلال ارتباط ،ذکر کنیم.ارتباط ،حاصل مجموعه ای از توانایی ها در کنار استعداد های با لقوه ای است که هنوز در حال دست و پا زدن برای رسیدن به ظهور می باشد.البته خوشبختانه چندی است که متخصصان به این نکته پی برده اند که اختلال موجود در اوتیسم ذاتأ اختلال زبانی نیست.بلکه اختلال ارتباطی نقشی اساسی در محدودیت های مابعد این گروه از کودکان را بازی می کنند.تعریف ارتباط و نحوه دسته بندی آن به نظر تحت تغییر آنی است.چراکه ارتباط پدیده ای است که کماکان در حال تبدیل و تغییر است.روی آوردن درمانگران به مداخلات مورد نظرشان در زمینه ارتباط ،فرآیندی قابل تحسین و ستایش است که امید پژوهشگران برای یافتن مداخلات موثرتر از پیش را بیشتر می کند.آنچه در این مجال به اختصار اظهار می شود بر اساس مقالات معتبر در همین زمینه می باشد.به نظر حقیر آنچه در زمینه ارتباط می توان آموخت و نیز شرایطی ایجاد کرد که کودک خود به آن برسد عبارت است از:

  1. توجه اشتراکی (Paul et al., 2008)
  2. تقلید حرکتی و صوتی (Ingersoll, Lewis, & Kroman, 2007)
  3. یازی (Yoder & Stone, 2006)

البته بیان این سه مرحله به صورت اختصار صرفا جهت اشاره ای مختصر است.حضور این سه قسمت در کنار واکنش هایی که محیط و والدین نسبت به کودک دارند،فقط می تواند نهان بنه های رشد ارتباط را تقویت کنند.مراحل اصلی رشد ارتباط ،در فرآیند خودتنظیمی،ثبات هیجان،توجه و واکنش کودک به تحریکات حسی ایجاد می شود .هر کدام از سه مرحله فوق الذکر،زیر مجموعه هایی در خود دارند که برای رسیدن به آنها کودک باید از استعداد های نهفته در خودش که در تعامل با محیط بالفعل می شوند،استفاده نماید.به هر حال ،سخن در باب ارتباط از سال های ابتدایی رشد دانش تجربی تا به حال بوده است و ادامه نیز خواهد داشت.این نگاه ما به تجربه و دانش است که مفاهیم حل نشده جدیدی را در ذهنمان ایجاد می کند و مسبب ظهور کارکرد های نو در این زمینه می شود.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.