آگاهی فضایی
یکی دیگر از مفاهیمی که امروزه در مباحث کاردرمانی به ویژه کاردرمانی ادراکی حرکتی مطرح است آگاهی فضایی است. این مفهوم ارتباط نزدیکی با آگاهی بدنی دارد. لذا بر آن شدیم تا به معرفی این مفهوم نیز بپردازیم.
آگاهی فضایی دانش دانستن این موضوع است که بدن چه میزان فضا اشغال کرده و چگونه میتوان از بدن در فضا استفاده نمود . این مهارت یکی از مهارتهای حرکتی ادراکی است که با بزرگ شدن کودک توسعه مییابد و آنها را قادر به تعامل با محیط میسازد. این مهم با ادغام اطلاعات بهدستآمده و پردازششده از حواس و توسعهی مهارتهای حرکتی به دست میآید. تواناییهای بینایی ، شنوایی و لمسی با مهارتهای حرکتی در حال ظهور ادغام میشوند تا بتوانند آگاهی بدن ، آگاهی فضایی ، آگاهی جهتیابی و آگاهی زمانی را توسعه دهند .
کودکان میآموزند که فضای شخصی خاص خود را دارا هستند؛ فضای عمومی اطرافشان که در دسترس آنها است و فضایی که در آن حرکت میکنند را میتوانند محدود سازند . آنها همچنین یاد میگیرند که بدن آنها در موقعیتهای مختلف به شکلهای مختلف درمیآید و میتوانند درسطوح مختلف مرتبط با سطح زمین حرکت کنند. همچنین میتوانند مسیرهای مختلف را دنبال کنند؛ گویی درون فضا در حال حرکت هستند .
آگاهی فضایی یک مهارت شناختی پیچیده است که نیازمند سازماندهی اطلاعات شناختی از اشیا در ارتباط با خود و همچنین در ارتباط با دیگران است . این مهم شامل درک روابط اشیاء در هنگام تغییر موقعیت آنها نیز میشود . مفاهیمی مانند فاصله ، سرعت ، و جابهجایی مکانی به عنوان بخشی از درک محیط توسعه میابند و بدین ترتیب کودکان میتوانند حرکت کردن در فضا را تجربه کنند .
در ابتدا برای یک کودک خردسال ، آگاهی فضایی مبتنی بر مکان است . همانطور که کودک به اسباببازی خود میرسد ، او یاد میگیرد چگونه عضلات بازوهای خود را در راستای رسیدن به اسباببازی در حالت کشش قرار دهد . با تجربه ی فعالیت های مختلف حس عمقی توسعهیافته و کودک این آگاهی را پیدا میکند که اعضای بدن او در فضا وجود دارند . زمانی که کودک برای بار دوم به شیء دست پیدا میکند ، از تجربهی قبلی استفاده میکند که چه مقدار باید بازوهای او کشش پیدا کنند تا بتواند به فاصله موردنظر برای رسیدن به اسباببازی دست پیدا کند . سپس همین یادگیری برای اشیاء و موقعیتهای مشابه بکار گرفته میشود.
برای انجام این کار بهظاهر ساده یعنی رسیدن به یک شیء ، سیگنالهای پیچیده بسیاری از انتهای عصب در مفاصل و ماهیچههای انگشتان ، مچ دست و بازو به سمت مغز ارسال میشود . مغز با وجود سیگنالها به بدن پاسخ میدهد و منجر به هماهنگی درک بینایی ، کنترل عضلات ، و برنامهریزی حرکتی میشود . وقتیکه کودک شروع به چهاردستوپا رفتن میکند هماهنگی دهلیزی نیز توسعه پیدا میکند تا به او کمک کند تعادل خود را حفظ کند و درست و آهسته حرکت کند. همین که کودک شروع به راه رفتن میکند ، درواقع متوجه به درک این موضوع میشود که هر چه شیء دورتر باشد کوچکتر به نظر میرسد ، درحالیکه از نزدیک شیء بزرگتر دیده میشود . یکی از فعالیتهای موردعلاقه کودک نوپا حرکت درون و بیرون فضاهای مختلف است که به موجب آن روابط فضایی توسعه یافته و مفاهیمی مانند درون ، بیرون، پر ، و خالی را درک میکند . این مفاهیم در طول زمان تحت عنوان تعامل کودک با افراد و اشیا توسعه پیدا میکند و موقعیتهای بیشتری را در برمیگیرد . همزمان با اینکه اطرافیان کودک مفاهیم فضایی را با نشانههای کلامی تقویت میکنند ، کودک شروع به درک روابط مکانها ، مقایسهها ، فواصل ، و جهتیابیها میکند و با اصطلاحاتی مانند رو ، زیر ، بزرگتر ، کوچکتر ، نزدیکتر، دورتر ، چپ و راست آشنا میشود . با توسعه یافتن آگاهیهای فضایی دنیای کودکان بزرگتر میشود و در این دنیا مشغول بازی میشوند.
دلایل بسیاری وجود دارد که چرا کودکان ممکن است آگاهیهای فضایی ضعیفی داشته باشند . کودکانی با ناتوانی فیزیکی و یادگیری میتوانند این ضعف را نشان دهند مانند کودکان مبتلا به اوتیسم و یا سندروم اسپرگر. این کودکان اغلب دشواریهایی با درک بینایی دارند . آنها ممکن است در فعالیتها دست و پا چلفتی به نظر برسند و یا مرتباً زمین بخورند . توپبازی برای کودکانی که نمیتوانند سرعت و مسافت توپ پیش روی خود را تشخیص دهند بسیار دشوار خواهد بود. آنها همچنین ممکن است دشواریهایی برای ایستادن و فعالیت های ایستاده داشته باشند؛ اینکه کجا بایستند و چگونه با سایر افراد و وسایل در ارتباط باشند .
از آن جاییکه آگاهی فضایی به دلیل ماهیت انتزاعی اشیا ، با مفاهیمی همچون فضا ، اشکال ، ناحیه ، و حجم مربوط می باشد بدین ترتیب میتواند در این دسته از کودکان منجر به تفاوتهایی در درک ریاضیات و دشواری در درک مفاهیم ریاضی شود . همچنین درزمینهٔ ی نوشتن ممکن است با ندانستن اینکه چه میزان فشار باید به مداد وارد شود تا به صورت خوانا چیزی نوشته شود با مشکل مواجه شوند . مشکل در پیروی از دستورالعملها ، ازجمله چپ ، راست ، بالا یا پایین میتواند شاخص دیگری برای آگاهیهای فضایی ضعیف باشد .
متخصصین کاردرمانی از فعالیتهای بسیاری برای بهبود آگاهیهای فضایی برای کودکان استفاده میکنند . پرتاب کردن کیسههای لوبیا انبانه درون سطل و بازیهای مشابه، درمانی عالی برای تشخیص فواصل هستند . چیدمان مسیری با موانع، پلها، تونل و تغییر ارتفاع به کودکان یاد میدهند چگونه بدن خود را در ارتباط با فضای محیط قرار دهند . رقصیدن با موسیقی و حرکت کردن و راه رفتن با ریتم آهنگ به بهبود حرکت آنها در فضا کمک میکند. بازیهای پازل و ساختن مدلهای مختلف که دارای دستورالعمل ساخت هستند نیز میتواند به هماهنگی دست و چشم و درک روابط اشیا کمک کنند .
ترجمه و نگارش: