نویسنده : هانیه باباصفری، کارشناسی کاردرمانی، دفتر کاردرمانی رشد کودک، تهران، ایران.
مقدمه:
اختلال بیش فعالی/کمبود توجه مجموعه ای از علائم است که با پر تحرکی و رفتارهای تکانه ای ومحدودیت میزان توجه که منجر به اختلال تمرکز می شود قابل تشخیص است.برای تشخیص گذاری,علائم باید حداقل شش ماه دوام داشته باشد ونخستین بار بعد از سه سالگی و قبل از هفت سالگی شروع شده باشد.اختلال دارای سه نوع بیش فعالی-تکانشگری,کمبود توجه و تمرکز و نوع مختلط میباشد. همان طور که از نام این انواع مشخص است در نوع اول علائم مربوط به پر تحرکی و رفتارهای تکانه ای تابلوی بالینی اختلال را تشکیل داده در نوع دوم فقط اختلال توجه و تمرکز وجود دارد ودر نوع سوم هم علائم پر تحرکی و هم اختلال توجه وتمرکز وجود دارد.نوع مختلط یا ترکیبی شایع ترین و نوع همراه با کمبود توجه وتمرکز نادرترین انواع اختلال را تشکیل می دهد.
این اختلال یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان است که مطالعات همه گیر شناسی میزان شیوع آن را در جمعیت های عمومی از ۴تا ۱۴ درصد در کودکان برآورد نموده اند. شیوع این اختلال در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران ۳تا ۶ درصد گزارش شده است که با مطالعات خارجی همخوانی دارد.
اختلال بیش فعالی-کمبود توجه اختلال مقاومی است که نشانه های آن در چرخه زندگی از دوران کودکی شروع و گاه تا بزرگسالی نیز ادامه می یابد .این اختلال بر عملکرد فرد در زندگی خانوادگی تا مسائل تحصیلی و روابط اجتماعی تاثیر می گذارد.عدم تشخیص و درمان این اختلال موجب ایجاد مشکلات آسیب شناختی جدی در زندگی فرد می شود.
در سال های اخیر پژوهش های متعددی به منظور شناخت ماهیت این اختلال انجام شده است و مطالعات در سطوح مختلف خانوادگی وژنتیکی شواهدی از نقش عوامل وراثتی را در این اختلال فراهم نموده اند.
اگر چه پژوهش های درباره خانواده کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه دارای سابقه بیست پنج ساله می باشد با این حال خاطر نشان شده است که نقش عوامل خانوادگی در ابتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود کمترمورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از سوالات در مورد خصوصیات خانوادگی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی هنوز بدون پاسخ باقی مانده است.
رویکرد آسیب شناختی تحولی تعدادی از عواملی را که با بروز اختلال معینی در ارتباط می باشد مورد توجه قرار میدهد که در اصطلاح به آنها عوامل خطر ساز گفته می شود.در مورد اختلال بیش فعالی /کمبود توجه تعدادی از عوامل به عنوان خطر ساز شناخته شده اند به عنوان مثال استورمونت –اسپورگین و زنتال (۱۹۹۶) کودکان مراجعه کننده کلینیک های درمانی را که تشخیص اختلال بیش فعالی دریافت کرده بودند با کودکان عادی مقایسه کردند. نتایج نشان داد که خانواده های کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی با خانواده های کودکان عادی در پاره ای موارد(مانند سابقه بیماری روانی در والدین ,ترتیب تولد و…) دارای تفاوت معنادار می باشد. بیدرمن و همکاران(۱۹۸۷)و فاراوان و همکاران (۱۹۹۵) گزارش دادند که شیوع اختلالات پیش روانی در خویشاوندان پسران مبتلا به اختلال بیش فعالی در مقایسه با کودکان سالم بیشتر می باشد. پرین ولات(۱۹۹۶) میزان بالای اختلالات اضطرابی را در خویشاوندان زن کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی گزارش نموده اند.
علاوه بر این فاراوان وهمکاران(۱۹۹۴)و بیدرمن و همکاران(۱۹۹۵)میزان بالای اختلال بیش فعالی را در خویشاوندان کودکان مبتلا به این اختلال گزارش نموده اند. و روکیج و کاپلان (۱۹۹۷)میزان بالای اختلال را در والدین کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی /کمبود توجه مشاهده کردند.
یکی از نظریات مهم در زمینه سیر تکامل و ایجاد الگوهای بیش فعالی,بر اهمیت ارتباط میان عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی با تظاهرات آتی بیش فعالی تاکید می کند. اگرچه سایر نظریه ها بر تاثیر عوامل محیطی تاکید بیشتری دارند(به عنوان مثال: نحوه برخورد خانواده با خصوصیات شخصیتی و فردی کودک).در اغلب متون مربوط به بیش فعالی چنین بیان شده است که کودکان بیش فعال از لحاظ عوامل بیولوژیک با سایر همسالان خود تفاوت دارند.گزارش ادی و همکاران(۱۹۹۹) در خصوص افزایش موارد رفتارهای بیش فعالی بین والدین کودکان بیش فعال, نشان دهنده نقش مهم عوامل بیولوژیک در بیش فعالی است.
این تصویر پدیدارشناختی از نتایج این پژوهش منعکس کننده نقش قوی و مهم عوامل زیست شناختی در ابتلای کودکان به این بیماری است.
مطالعات مشابه موارد ذکرشده در ایران توسط دکتر خوشابی و دکتر فروزان انجام شده است که نتایجی مشابه با مطالعات انجام شده در خارج از کشور داشته است.
نتیجه گیری: پسر بودن,ازدواج خویشاوندی,سابقه ی ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان,سابقه بیماری های روانی در والدین و فرزند اول و دوم بود از عوامل خطرساز مهم در بروز ADHD می باشد.
REFRENCES:
۱- Kaplan H, Sadock B. C 39, Sadock B, SadockV.Comprehensive textbook
of psychiatry eight edition, New York, Lippincott Wilkins & Wilkins, 2005.
p3183- 3204.
۲- Mark A S, Nichols M, Blasey C. Girls with ADHD and associated
behavioral problems: Patterns of comorbidity. North American Journal of