پرسش چهل وپنج : جناب آقای دکتر از نظر شما مناسب ترین زمان برای آغاز مداخلات بهنگام کاردرمانی از چه سنی می باشد؟
پاسخ از دکتر ابراهیم پیشیاره:
اجازه بفرمایید تا پیش از ورود به عرصه پرسش و پاسخ علمی و بالینی در خصوص کودکان با اختلال اوتیسم، نسبت به یک موضوع اندکی توضیح بدهم که آن را بسیار لازم میدانم ؛ احساس من اینست که این پرسشها و همچنین پرسشهایی مشابه در خصوص کودک با اوتیسم؛ همیشه و همواره با توجه به نوع نگرش و رویکرد متخصص میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشند؛ قطعا زمانی که این پرسش از یک متخصص روانپزشک کودک پرسیده میشود، شاید باید انتظار پاسخی کاملا متفاوت از پاسخ من را به عنوان کارشناس ارشد کاردرمانی(ارگوتراپی) Ergotherapy و همچنین دارای دکترای علوم اعصاب شناختی (نوروساینس ) Cognitive neuroscience داشت، زیرا قطعا دریچه نگاه بنده با سایر همکاران و استادان متخصص نظیر روانپزشکان کودک و روانشناسان ارزشمند و گرامی متفاوت است زیرا در رشته ی کاردرمانی(ارگوتراپی) به نوع و نحوه ی عملکرد فرد به ویژه در جنبه هایی نظیر مشارکت اجتماعی Social Participation و کیفیت زندگی QOLو استقلال در انجام امور روزمره ADLبا تکیه بر مفاهیمی نظیر خودارزشمندی، تنظیم هیجان Emotion regulationو کنترل خویشتن بسیار توجه میشود و در رشته ی علوم اعصاب شناختی (نوروساینس) به زمینه ها و علل عصب شناختی سیستم اعصاب مرکزی در بروز رفتارها و همچنین کارکردهای شبکه های عصبی- مغزی و تاثیرات آنها در شکل گیری عادات و الگوهای رفتاری پرداخته میشود، بنابراین کارکرد دارویی و استفاده از آن نظیر آنچه که در روانپزشکی مطرح می گردد؛ در این بخش وجود ندارد. توضیح من بخاطر آشنایی چندین ساله ی من در عرصه بالینی و مشاهده ی بروز سردرگمی در خانواده ها و مراجعین می باشد که اگر به ریشه ی این تفاوت در پاسخ ها و اظهار نظرات توجه نکنند، متاسفانه همراهی اضطراب و نگرانی آنها با این ابهام و سردرگمی ها آنها را بسیار خسته و آشفته خواهد نمود؛ که قطعا و بدون شک این امر حاصل نظر و مد نظر من و هیچ یک از استادان و صاحبنظران این عرصه نیست و همگی در خدمت هستیم تا با لطف خداوند بتوانیم آرامش را به خانواده های گرامی ایران و هموطنان عزیزمان برگردانیم. همیشه باید مهمترین و اصلی ترین شاخصه را در نظر داشت و آن هم بروز اختلال در عملکردهای کودک در امور روزمره و رفتارهای بچگانه ی مورد انتظار و مطابق با سن کودک می باشد، اما نکته ی اساسی و اصلی اینست که باید توجه داشته باشیم و ببینیم که ورودی و داده ی اصلی ما و محیط پیرامون کودک به سیستم عصبی در حال تکامل و رسش مغز ایشان چه بوده است.
و اما در مورد مداخله زودهنگام یا شاید بهتر باشد مداخله بهنگام، باید در نظر داشته باشیم که با پیشرفت تکنولوژی و ورود فناوری به عرصه های ارزیابی بالینی پزشکی و پیراپزشکی، الان میتوان ادعا کرد که در سه ماهگی و شیرخوارگی میتوان از روی برخی علائم زودرس نظیر اختلالات خواب شدید در نوزاد و یا بروز ریفلاکسهای شدید و بازگرداندن شیر به صورت غیر معمول و ناهنجار و یا همچنین افزایش ناگهانی و منجر به تغییر خط سیر رشد دور سر در ماههای ششم تا چهاردهم کودکی را در نظر گرفت که با وجود قرار داشتن در حیطه ی هنجار و نرمال بودن طیف رشدی دور سر در کودک، ولی این تغییر زیاد دور سر در این ماهها باید حتما مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرد، همچنین ارزیابی های تخصصی نوار مغزی و همچنین ردیابی الگوهای تعقیب بینایی و حرکات چشمی به موضوع در معرض خطر ابتلا به اوتیسم بودن At Risk کودک پی برد و اشاره نمود. ولی باید توجه داشت که مداخله بهنگام در این سنین به چه صورت است و نباید با برنامه های مداخلاتی پرفشار در اواخر سنین رشد و تکامل سیستم عصبی مرکزی در سه سالگی اشتباه شود، این یعنی اینکه در سنین نوزادی و شیرخوارگی میتوان با آموزش برنامه های تمرینی به خانواده جهت انجام در منزل و همچنین بهره گیری از متخصصان روانشناسی در زمینه مداخلات بهنگام دو تا سه ماه یکبار برای این کودکان در معرض خطر AT RISK اقدام نمود.
زمانیکه از واژه و عبارت ” در معرض خطر یا At risk ” استفاده می کنیم یعنی نگاه متخصص دال بر اینست که نشانه ها و علائم رفتاری تشخیصی بطور کامل و قطعی پر نشده است و بنابراین هنوز نمیتوان تشخیص قطعی را در نظر گرفت و دلیلی برای مداخله کامل و پرفشار وجود ندارد و باید از مداخلات بهنگام یا Early intervention استفاده کنیم که در دو بخش در نظر گرفته می شود که عبارتند از:
- تکنیکهای کمک کننده به تعدیل بنیانهای حسی سطح بالایی در پردازش های عصبی مغز
- آموزش تغییر رفتار در قالب اصلاح سبک زندگی و عملکرد خانواده که به این موضوع ” اصلاح بافتار Context زندگی کودک ” گفته می شود.
الف-تکنیکهای کمک کننده به تعدیل بنیانهای حسی سطح بالایی در پردازش های عصبی مغز : در گام اول به آموزش تعدیلهای حسی به ویژه حس لمس، حس عمقی و حس تعادلی در قالب تکنیکهایی که در ایران مردم عادی آنرا به عنوان ماساژ می شناسند اقدام می کنیم که بسیار بهتر است تا توسط والد همجنس کودک انجام گردد، زیرا این تمرینات و تکنیکها (به قول عامه ماساژ ها) سیستمهای هوشیاری Arousal و Orientation را در ساقه مغز از طریق تشکیلات مشبک تحت تاثیر قرار می دهند و بنابراین بهتر است تا جهت پرهیز از خطر احتمالی بروز رفتارهای مربوط به نواحی جنسی و تحریکات مالیدن بخشهای جنسی بدن به زمین و مبل و فرش و … نشود. در ضمن در حین انجام تمرینات و تکنیکهای ماساژی نباید به هیچ عنوان از وسایلی نظیر لپ تاپ، موبایل و … و تصاویر دنیای مجازی برای کسب همکاری کودک استفاده نمود. برای دریافت اطلاعات تکمیلی در این زمینه میتوانید به مقاله ای با عنوان ” ماساژ بخش اول” در این سایت به آدرس www.Pishyareh.com مراجعه کنید.
دربخش دوم- آموزش تغییر رفتار در قالب اصلاح سبک زندگی و عملکرد خانواده : در این بخش باید علائم و نشانه های بروز یافته در کودک را به دقت بررسی نمود و سپس با توجه به امکانات و شرایط خانواده پیشنهاداتی را در جهت افزایش بهره وری از ساعات حضور والدین در کنار کودک به ارائه طریق هایی عملی و کاربردی در این خصوص پرداخت. اهمیت توجه به این امر نباید نادیده انگاشته شد و لاز بذکر است که این دو بخش در انجام مداخلات بهنگام باید توامان و همراه با هم انجام شود و کم توجه ای به یک حیطه میتواند باعث شود تا تلاشهای انجام بخش دیگر نیز به ثمر نرسد.
با سپاس فراوان از پرسش ارزشمندتان * سربلند باشید.
ابراهیم پیشیاره- دفتر کاردرمانی رشد