تمرینات ادراکی-حرکتی     Perceptual Motor Program

نویسندگان: علیرضا نداف، بلال نیازی (کارشناسی ارشدکاردرمانی، گروه کاردرمانی،  دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران).

زیرنظر: دکتر ابراهیم پیشیاره (دکترای علوم اعصاب شناختی، کارشناس ارشد کاردرمانی، استادیار، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی).

همه موجودات برای زنده ماندن و برقراری ارتباط با دنیای بیرون خود و پاسخدهی مناسب به شرایط متفاوت محیطی نیازمند این هستند تا اطلاعات را به شکل مناسبی دریافت کنند، سپس آن اطلاعات را پردازش کرده و درک کنند و پاسخ حرکتی مناسبی نشان دهند. حس کردن (sensation):حواس علاوه بر حفظ حیات موجب ایجاد ترس ، لذت، خشم، نفرت و….. در موجودات زنده می شوند. حواس باعث می شوند که محیط اطرافمان را بهتر بشناسیم و بهتر با آن ارتباط برقرار کنیم. پیش از آنکه حواس باعث شناخت محیط اطراف بشوند باید تحریک های حسی مناسبی صورت بگیرد تا بتوانیم محرکات مختلف محیطی را حس کنیم و به اندریافت کلی دست یابیم که این موضوع با خودآگاهی Consciousness و یکپارچه سازی سیستمهای ادراکی-حرکتی در راستای کسب آگاهی نسبت به محیط Orientation و ایجاد پایه ای برای شناخت ارتباط عمیق و بنیادین دارد.

چگونه تحریک(Stimulation) به احساس منجر می شود؟

سه حالت برای تبدیل یک محرک به احساس وجوددارد ۱٫هدایت(Transduction): تبدیل محرک ها به پیام عصبی. ۲٫آستانه(Threshold): مشخص شدن شدت و ضعف یک محرک ۳٫ تطابق (Adaptation):کاهش تحریک پذیری گیرنده های حسی به یک محرک طولانی.هر چقدر که یک محرک به شکل طولانی تری گیرنده های حسی را  تحریک کند می تواند باعث تطابق و عدم پاسخ دهی به آن محرک شود. درک(Perception) چیست؟درک به احساس حاصل ازتحریکات معنا می دهد.در نتیجه این درک است که عامل تفسیر محرکات بیرونی در دنیای اطرافمان است.در حقیقت زمانی که یک گیرنده حسی تحریکی را دریافت می کند و ما آن را به شکل احساس پردازش می کنیم برای آن که به آن احساس معنا بدهیم باید آن را درک کنیم لذا فرآیند درک بسیار پیچیده بوده است و دنیا و اتفاقات پیرامون آن را تفسیر می کند.لذا به طور خلاصه می توان بیان داشت که درک پیدا کردن معنا در احساس حاصل از تحریکات است.

انواع راه های که منجر به درک احساس می شوند:

  1. What pathway : مسیر منهتی به لوب فرونتال
  2. Where pathway: مسیر منتهی به لوب پریتال.

با استفاده از تمرینات ادراکی-حرکتی در قالب پروتکلی منظم و مطابق یک برنامه مشخص است که میتوان فرآیند درک و راه هایی که به مراکز مهم مغز می روند را تقویت کرد و از این طریق است که میتوان به یادگیری، افزایش سرعت عمل، بهبود توجه و تمرکز، هماهنگی چشم و دست و……… کمک کرد.

وقتی ادراک (Perception ) با حرکت همراه می شود، موجب بالارفتن خودآگاهی فرد می شود و این امر سبب می شود از طریق تجربیات حسی و حرکات گوناگون به فرآیند یادگیری کمک شود. انواع تمرینات ادراکی-حرکتی مانند ایروبیک و تمرینات حرکتی نظیر بالا رفتن و پایین آمدن از پله، تخته تعادل ،گذشتن از انواع مسیرهای مختلف با زاویه ها و شکلهای مختلف در قالب انواع مختلف الگوهای حرکتی به صورت چهار دست پا رفتن ، سینه خیز و راه رفتن روی تخته تعادل (Balance Beam) و… سعی در تقویت وضعیت ادراکی-حرکتی کودک و همچنین افزایش عملکرد توانمندی استفاده از وضعیتهای مختلف Postural setting  دارد تا ادراک کودک را نسبت به حرکت بالا ببرد. در این تمرینات کلیه حواس مختلف بینایی، شنوایی، حس عمقی، حس حرکتی(کاینستزیا)، حس تعادلی (وستیبولار) درگیر میشوند و مغز با یکپارچه کردن حواس، مقایسه و استفاده از تجربه حسی- حرکتی قبلی  یک دستور حرکتی جدید صادر می کند. در تواناییهای ادراکی-حرکتی ،هماهنگی حرکتی، ریتم حرکتی، تعادل، آگاهی فضایی زمانی بدنی ،جهت یابی  تقویت و تسهیل می گردند که در نتیجه این اعمال یکپارچگی اطلاعات محیطی و تصمیم گیری برای اجرای یک عمل ضروری است(۵, ۶). بطور مثال؛ مطالعات بارکلی در کودکان بیش فعال همراه با نقص توجه و تمرکز (ADHD) نشان داد در حدود ۶۲ درصد این کودکان در مهارتهای ظریف و درشت ضعف وجود دارد  و طبق پژوهشهای انجام شده فعالیتهای بدنی و بازی  بر توانایی ادراکی-حرکتی تاثیر زیادی دارد و منجر به رشد برنامه ریزی و طرح ریزی برنامه حرکتی می شود. هرچند که در خرده مقیاس تعادل و حرکات ظریف Fine Motor عملکرد ضعیف تری در کودکان بیش فعال  که نیاز به حفظ توجه  برای طولانی داشتند، ملاحظه شد. اما آن چیزی که با عملکردهای اجرایی ارتباط معنادار دارد نحوه انجام فعالیتهای حرکتی است که منجر به ادراک می شود مثلا لباس پوشیدن و حتی انجام کارهای ساده که خود کودک مراحل را بگوید و بعد انجام بدهد. که در نهایت به یک برنامه ریزی و ایجاد سکانس و توالی حین حرکت منجر به تقویت تفکر و شناخت می شود. بازیهای گروهی طبق پژوهشهای مک کارن باعث افزایش کیفیت فعالیتهای حرکتی واعتماد به نفس می شود و بازیهای ریتمیک با موسیقی به صورت گروهی نظیر CIRCLE  ROUND THE ZERO نیز میتواند سبب گسترش و توسعه توانمندیهای عملکرد اجرایی Executive  Function  مغز در ناحیه فرونتال و پره فرونتال گردد که این نواحی با عملکردهایی نظیر انعطاف پذیری شناختی، حافظه ی فعال عملکردی، برنامه ریزی و کنترل هیجانات خویشتن و زمانبندی Timing ارتباط عمیق و تنگاتنگی دارندبرخی از  فعالیتهای بدنی از نوع درشت ( gross ) که مستلزم استفاده از تنه و مهارتهای تعادلی هستند نیز می توانند به تحقق اهدافی نظیر سرعت عمل و هماهنگی در فعالیتهای پریدن، دویدن، پرتاب توپ به هدف، جست و خیز با پای چپ و راست کمک شایانی بکنند که اینها جزء فعالیتهای ادراکی-حرکتی به شمار می روند.

انواع تمرینات درکی حرکتی

الف- تمرینات دو طرفه (Bilateral activity):

فواید و مزایای این تمرینات:

۱٫بهبود کنترل حرکتی و هماهنگی

۲٫سازمان دهی مناسب مغز

۳ .بهبود شناخت و یادگیری می شوند.مثال:پریدن به شکل جفت پا از کنار موانع و ۵ بار دست زدن کنار هر مانع.

ب- تمرینات یک طرفهUnilateral activity   

این تمرینات دارای اهمیت زیر می باشد:

۱٫بهبود انتقال اطلاعات بین دو نیم کره مغز

۲ .بهبود فعالیت یک طرفه بدن و بالا بردن کار کرد طرف دیگر مغز

۳ .بهبود راه های تعادلی و حفظ تعادل

مثال:لی لی رفتن روی تشک درکی حرکتی و همزمان گفتن نام اشکال زیر پا

ج- تمرینات ضربدری  Diagonal activity

این تمرینات به این شکل است که از دست و پا های مخالف هم حین تمرینات استفاده می شود که این تمرینات باعث بهبود هماهنگی دو طرفه بین اندام های مخالف می شود و از طرفی باعث بهبود در اعمال مغز می شود.مثال:لی لی رفتن با پای راست و حمل کردن یک توپ با دست چپ.

ت- تمرینات ترکیبی

این تمرینات می تواند ترکیبی از انواع تمرینات در کی حرکتی باشد به عنوان مثال می توان:

پریدن از ترامپولین به همراه عبور از تونل و پرتاب توب در هدف را از فرد خواسته و برای انجام این کار یک زمان مشخص را تعیین کنیم.

 

منابع:

 

  1. Coren S. Sensation and perception: Wiley Online Library; 2003.
  2. Brindley GS, Lewin W. The sensations produced by electrical stimulation of the visual cortex. The Journal of physiology. 1968;196(2):479.
  3. Dostrovsky JO, Lozano AM. Mechanisms of deep brain stimulation. Movement Disorders. 2002;17(S3):S63-S8.
  4. Reed E, Jones R. Selected Essays of James J. Gibson: Erlbaum; 1982.
  5. Walk RD, Pick HL. Intersensory perception and sensory integration: Springer Science & Business Media; 2013.
  6. Schaaf RC, Miller LJ. Occupational therapy using a sensory integrative approach for children with developmental disabilities. Mental retardation and developmental disabilities research reviews. 2005;11(2):143-8.
  7. Barkley RA. Behavioral inhibition, sustained attention, and executive functions: constructing a unifying theory of ADHD. Psychological bulletin. 1997;121(1):65.
  8. Brown J, Sherrill C, Gench B. Effects of an integrated physical education/music program in changing early childhood perceptual-motor performance. Perceptual and Motor Skills. 1981.
  9. Fretz BR, Johnson WR, Johnson JA. Intellectual and perceptual motor development as a function of therapeutic play. Research Quarterly American Association for Health, Physical Education and Recreation. 1969;40(4):687-91.
  10. Piek JP, Dawson L, Smith LM, Gasson N. The role of early fine and gross motor development on later motor and cognitive ability. Human movement science. 2008;27(5):668-81.
  11. Johnstone JA, Ramon M. Perceptual-motor activities for children: an evidence-based guide to building physical and cognitive skills: Human Kinetics; 2011.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.