شیوه‌های گفتاری ناصحیح

جملات مخربی که تاثیری منفی بر ذهن کودک می گذارد:

۱- استفاده از کلمات تحقیرآمیز به‌جای دستورات ساده در موقع آموزش نظم و تربیت؛ مثال: آن را بده به من، بچه خودخواه نفهم.

۲- استفاده از کلمات تحقیرآمیز به شکلی دوستانه و بامزه؛ مثال: آهای گوش‌فیلی! شام آماده است.

۳- مقایسه کردن؛ مثال: تو هم مثل پدرت، آدم بدی هستی.

۴- تهدید کردن؛ مثال: حسابت را می‌رسم! صبر کن یک بلایی سرت بیارم خودت حظ کنی.

۵- صحبت درباره اشتباهات یا ضعف‌های کودک در جمع و در حضور خودش؛ مثال: او خیلی کمروست. نمی‌دانم در زندگی چه‌کار خواهد کرد؟

۶- قضاوت عجولانه؛ مثال: (قبل از این‌که بدانیم چه اتفاقی افتاده است) تو بی‌خود کردی او را هل دادی بچه بی‌ادب!
۷- استفاده از برانگیختن حس گناه برای کنترل کودک؛ مثال: تو آن‌قدر اذیت می‌کنی که من مریض میشم. آخرش از دست‌تو می‌میرم!!

حالا زمان مناسبی است که به فکر رفتار متعادل‌تری باشیم. ما همگی باید این کار را بکنیم؛ باید کمی به رفتارمان توجه کنیم و با پرهیز از به کار بردن جملاتی نظیر مثال‌های فوق می‌توانیم شیوه تربیتی خودمان را بهتر کنیم. در این صورت، ‌هم شما و هم فرزندانتان احساس بهتری خواهید داشت.

کودکان ذهنشان را به همان ترتیبی سازمان‌دهی می‌کنند که ما به آن‌ها آموخته‌ایم، پس به نفعمان است که مثبت بیندیشیم. برای مثال: به‌جای جمله “تو را به خدا، امروز در مدرسه با بچه‌ها دعوا نکن” باید بگوییم: “دلم می‌خواهد توی مدرسه بهت خوش بگذرد و فقط با بچه‌هایی که دوستشان داری،‌ بازی کنی.”

تفاوت‌های جزئی در گفتار،‌ تأثیر جملات را عوض می‌کند زیرا شیوه عملکرد ذهن تغییر می‌یابد. چرا؟ اگر به کودک بگویید “از درخت پایین نیفتی” ذهن او به‌ناچار به دو موضوع معطوف می‌شود: “انجام ندادن” و “افتادن از درخت” وقتی ما از چنین کلماتی استفاده می‌کنیم، تصاویر آن به‌طور خودکار در ذهن کودک شکل می‌گیرد. می‌توان گفت چیزی که ما به آن می‌اندیشیم در عالم واقعیت خلق می‌شود. کودکی که تصویر واضحی از افتادن از درخت در ذهن خود پرورانده، احتمال به زمین افتادنش بیشتر است. پس بهتر است از لغات مثبت استفاده کنیم: “با دقت از درخت بالا برو” . یا به‌جای “نپر وسط خیابان” بهتر است بگوییم “تو هم همراه من از پیاده‌رو بیا”.

دردادن دستورالعمل برای هر کار، با کودکان صریح صحبت کنید. گاهی کودک نمی‌داند چطور باید از خود مراقبت کند، بنابراین دستورات ما باید مشخص باشد. بهتر است بگوییم: “محکم و با دودستت کناره‌های قایق را بگیر” تا این‌که: “اگر بیفتی، من می‌دونم و تو” یا بدتر از آن اگر بیفتی می‌دونی چی به سر من می‌آید.” تفاوت مفهومی این‌گونه جملات بسیار کم است، اما تأثیر کاملاً متفاوتی بر کودک دارد.

یادگیری به کار بردن چنین جملاتی چندان دشوار نیست، اما آنچه مهم است تمرین و پشتکار فراوان است تا این کار برایمان عادت شود. کلام مثبت به کودکان می‌آموزد تا فکر و رفتاری مثبت داشته و در هر شرایط احساس قدرت و توانمندی‌ کنند.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.