اختلال هماهنگی رشدی یا همانDevelopmental Coordination Disorder) DCD)،یکی از نارساییهای بارز در زمینه رشد مهارتهای حرکتی در کودکان سنین پیش دبستان و دبستان است که در ابتدا در کودک به صورت مشکلی در زمینه یادگیری یا داشتن مهارتهایی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند، آشکار می شود.این اختلال باعث افت عملکرد فرد در همهی حوزههای کاری مانند بازی و عملکردهای تحصیلی، میگردد که این امر خود باعث افت عملکردهای اجتماعی در آینده میشود. به همین دلیل درمانگران روز به روز بهدنبال روشهای جدیدتر با تاثیرات بهتر برای درمان این اختلال هستند. یکی از این روشها، استفاده از بازی است. بازی بهترین شیوه یادگیری کودکان است و محیطی است که در آن، مهارتهای اولیهی کار بزرگسالی و تعامل اجتماعی، رشد و توسعه مییانبد. از این رو استفاده از بازی برای درمان افراد مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی میتواند روشی بسیار موثر باشد.
تعریف بازی و بازی درمانی
بازی به آسانی تشخیص داده میشود اما بهسختی قابل تعریف است. متخصصان زمینه بازی تعاریف مختلفی برای بازی ارائه دادهاند. بازی طبیعیترین شکل کودک برای برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود است. کودک از طریق بازی موقعیتی بدست میآورد که از طریق آن اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد و فرصتی برای رشد توانایی ها و نگرشهای فرد است. بازی تجربهی اصلی کودک برای ادراک جهان پیرامون است و جایگاه وی در جهان را مشخص میکند. به تدریج که کودک رشد و نو مییابد در ارتباط با خود و جهان مادی و اجتماع پیرامونش اقدام به معنا سازی میکند و از طریق ابزار “بازی کردن” خود را کشف میکند. مرکزیت تجربه در بازی باعث میشود که کودک ضمن نشان دادن خلاقیت، مشکلات و واکنش های خود را نسبت به جهان پیرامون نشان دهد و این امکان را فراهم میآورد که بازی به شکل پویایی از درمان تبدیل شود. بازیدرمانی تعاملی کمکی بین کودک و درمانگر، و روشی است که طی آن، ابزارهای طبیعی بیان حالت کودک، یعنی بازی، بهعنوان متد درمانی وی بهکار گرفته میشوند. در طی روند درمان درمانگر به عنوان یک همبازی با ارائه و جهتدهی بازیهای مورد نیاز کودک میتواند مهارت های لازم را در کودک بوجود آورد و تقویت کند.
امروزه کاردرمانگران نه تنها بازی را ابزاری قوی برای ارزیابی و درمان میدانند، بلکه آن را به عنوان یک حیطه ی کاری مهم در کنار کار و نقشهای اجتماعی و فعالیتهای روزمره زندگی در نظر میگیرند و معتقدند این حیطه باید پرورش یافته و تمرین شود. کاردرمانگران از بازی برای درمان اختلالات جسمی، ذهنی و روانی کودکان استفاده میکنند.
کودکان مبتلا به کمتوانیهای حسی، حرکتی و شناختی نیز بازی میکنند و بازی آنها در صورت فراهم بودن فرصتهای مناسب، موازی با بازیهای کودکان فاقد این مشکلات است. کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشد نیز مانند سایر کودکان دارای کمتوانی فاقد یک سری مهارتهای لازم هستند و این فقدان در الگوی بازی کردن آنها نیز به چشم میخورد. با توجه به اختلال اصلی این کودکان یعنی عدم توانایی در اجرای فعالیتهایی که نیازمند هماهنگی حرکتی هستند، ناتوانی در بازیهایی که نیاز به ارتباط با محیط دارند مشهودتر است.
اختلال هماهنگی رشدی
مشخصه ی اختلال هماهنگی رشدی یا همان (Developmental Coordination Disorder) DCDعملکرد ضعیف در فعالیتهای روزانه است که نیازمند هماهنگی هستند. تظاهر این اختلال ممکن است به صورت تاخیر در رسیدن به شاخصهای حرکتی رشد، همانند نشستن، خزیدن و راه رفتن باشد. تظاهر دیگر آن به صورت دست و پا چلفتگی در حرکات ظریف یا درشت است که موجب عملکرد ضعیف در ورزش و داشتن دست خط بد میشود. میزان شیوع این اختلال در سنین مدرسه حدود ۵%، و نسبت ابتلای پسران به دختران ۲ تا ۴ برابر است. علت این اختلال، نامعلوم اما احتمالا چند عاملی است. عوامل خطر ساز عبارتند از نارس بودن هنگام تولد، هیپوکسی، سوءتغذیه دوران حاملگی و وزن کم هنگام تولد. این اختلال اغلب در کودکانی دیده میشود که بیش فعالی و اختلال یادگیری دارند.
علائم این بیماری شامل مشکلات حرکتی از جمله تأخیر رشد حرکتی، اختلالات تعادل، اختلالات درکی حرکتی، ناپختگی جسمانی، هماهنگی حرکتی ضعیف در اندامهای فوقانی و تحتانی و در بعضی مواقع بروز اختلالات شناختی خفیف است. همچنین، این کودکان در برخی از کارکردهای مغزی از قبیل سازماندهی، تصمیمگیری، برنامهریزی، تجسم ذهنی، تفکر انتزاعی، انجام حرکات هدفمند، تنظیم سرعت حرکت و انجام تکالیف حرکتی جدید، نیز میتوانند دچار مشکل شوند.
بازی درمانی درمانی چگونه میتواند به درمان این اختلال کمک کند؟
طی جلسات بازی کاردرمانگران بعد از ارزیابی کودک و تعیین نقاط قوت و ضعف وی، بازیهایی را متناسب با نیازهای فرد طراحی و اجرا میکنند و بدین ترتیب باعث پیشرفت و بهبود کودک در حیطههای مورد نظر میگردند. با توجه علائمی که پیشتر نام برده شد، بازیهایی به منظور افزایش هماهنگی حرکات مانند هماهنگی حرکات چشم با اندامها، فعالیتهای درگیرکنندهی دو سمت بدن (Bilateral)، مانیپولاسیون، بهبود ادراک، افزایش آگاهی از بدن، افزایش مهارتهای شناختی مثل درک مفهوم ترتیب و توالی و افزایش عملکرد حسی حرکتی، طراحی و اجرا میکنند.
در جلسه بازیدرمانی علاوه بر رفع مشکلات حسی حرکتی، به مشکلات عاطفی و روانی که به تبع اختلالشان ایجاد میشود، پرداخته میشود. مشکلاتی مثل طرد شدن از جمع همسالان، فشارهایی که از طرف خانواده به صورت نا خودآگاه به فرد وارد میشود، باعث ایجاد سرخوردگی و حس حقارت و نیز کاهش عزت نفس کودک میگردد.