اختلالات روانی همراه با سندروم آسپرگر

افراد مبتلا به سندورم آسپرگر در طول زندگی خود ممکن است به اختلالات و بیماری‌های روانی دیگری نیز دچار شوند. در ادامه تعدادی از این اختلالات آورده شده‌است.

اختلال نقص توجه – بیش‌فعالی (ADHD)

اختلال نقص توجه – بیش‌فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder) یا بصورت اختصار ADHD یک اختلال رفتاری رشدی است. معمولا کودک توانایی دقت و تمرکز بر روی یک موضوع را ندارد، یادگیری در او کند است و کودک از فعالیت بدنی غیر معمول و بسیار بالا برخوردار است. این اختلال با فقدان توجه، فعالیت بیش‌ازحد، رفتارهای تکانشی، یا ترکیبی از این موارد همراه است. این عارضه بیشتر در دوران ابتدایی مدرسه برای کودکان و در هنگام بلوغ رخ می‌دهد و با افزایش سن بسیاری از بیماران بهتر می‌شوند.

سه علامت برای این اختلال وجود دارد:

۱- کم توجهی (یا کم دقتی)

۲- بیش فعالیتی (فعالیت و پرتحرکی)

۳- رفتارهایی که انگیزه آنی دارند و بدون فکر قبلی انجام داده می‌شوند.

رفتار کودک معمولا همراه با پرتحرکی، بی‌توجهی و رفتارهای ناگهانی است. این رفتارها از قبیل انجام کارها به طور نیمه کاره، عدم تلاش ذهنی برای انجام تکالیف، فعالیت و تحرک بدنی بسیار بالا حتی زمانی که مشغول بازی نیستند، گم کردن پی در پی وسایل شخصی، نداشتن تمرکز و دقت بالا در انجام کارها می‌باشد. در دوران مدرسه ممکن است بروز اختلالات یادگیری خصوصا اختلال در خواندن و نوشتن را داشته باشیم.

معمولاً این کودکان با افزایش سن بهتر می‌شوند. البته بهبودی قبل از دوازده سالگی بعید است ولی بین سنین دوازده تا بیست سالگی اکثریت موارد مبتلا به این اختلال بهبود می‌یابند. در پانزده تا بیست درصد موارد علائم تا بزرگسالی باقی می‌ماند. افراد مبتلا به این اختلال در بزرگسالی علائم مربوط به پرتحرکی را ندارند بلکه بیشتر بی قراری دارند؛ تکانه‌ای عمل می‌کنند و اختلال توجه و تمرکز نشان می‌دهند.

اختلال اضطراب

ختلالات اضطرابی، گروهی از اختلالات روانی هستند که دارای نشانه‌هایی از اضطراب و ترس‌اند. اضطراب ناشی از نگرانی درمورد آینده است و ترس واکنشی به رویداد کنونی. احساس اختلال اضطرابی می‌تواند دارای نشانه‌های فیزیکی همچون تپش قلب و لرز باشد.

اختلال افسردگی

افسردگی یک حالت خلقی شامل بی‌حوصلگی و گریز از فعالیت یا بی‌علاقگی و بی‌میلی است و می‌تواند بر روی افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد. افرادی که دارای حالت افسردگی هستند، می‌توانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی‌ارزشی، شرمساری یا بی‌قراری داشته باشند. ممکن است آنها اشتیاق خود در انجام فعالیت‌هایی که زمانی برایشان لذت‌بخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی‌میل و کم‌اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به خاطر سپردن جزئیات و تصمیم‌گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. افسردگی هم‌چنین ممکن است باعث بی‌خوابی، خواب بیش از حد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود. اختلال افسردگی معمولا در بزرگسالان مبتلا به سندروم آسپرگر رخ می‌دهد.

علائم این اختلال به شرح زیر است:

۱- خلق افسرده در اکثر اوقات روز و تقریبا همه روزها ( اطفال و نوجوانان می‌تواند به صورت خلق تحریک پذیر باشد)

۲- کاهش واضح علاقه‌مندی یا لذت بردن از همه یا تقریبا همه فعالیت‌ها، اکثر اوقات روز و تقریبا همه روزها

۳- کاهش چشمگیر وزن بدون اجرای برنامه (رژیم) خاصی برای لاغری، یا افزایش وزن (مثلاً تغییر وزن بدن بیش از پنج درصد در عرض یک ماه)، یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً همه روزها.

۴- کم خوابی یا پر خوابی به طور تقریبا هر روزه.

۵- سرآسیمگی یا کندی روانی-حرکتی در تقریباً همه روزها

۶- احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً همه روزها

۷- احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه مفرط یا نا متناسب (که حتی ممکن است هذیانی باشد) تقریبا هر روز

۸- کاهش قدرت تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی، تقریبا هر روز

۹- افکار مکرر در مورد مرگ یا خودکشی، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشه‌ای معین برای انجام خودکشی

اختلال یادگیری غیر کلامی

افراد با اختلال یادگیری غیر کلامی در یادگیری بصری و حرکتی مشکل دارند هرچند در یادگیری کلامی معمولا بدون مشکل هستند و حتی در آن عالی عمل می‌کنند. این افراد در به یادآوردن اطلاعاتی که شنیده‌اند بسیار خوب عمل می‌کنند. به عنوان مثال در دروس حفظ کردنی عملکرد خوبی دارند اما در ریاضی بسیار ضعیف خواهند بود (از آنجا که عموما ریاضی و علوم مشابه بصورت بصری نمایش و آموزش داده می‌شود.)

اختلال وسواس اجباری (OCD)

اختلال وسواس اجباری (Obsessive compulsive disorder) یا OCD یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف‌پذیری، صراحت و کارایی منجر می‌شود. در این اختلال افکار وسواس‌گونه و اضطراب‌آور و ترس با وسواس‌های عملی (به عنوان مثال تمیز کردن، شستن دست، وارسی کردن، تکرار کلمات، مرتب کردن، شمارش و…) همراه می‌شود. این اعمال تکراری و کلیشه‌ای و تا اندازه‌ای غیرارادی هستند. اعمال فرد مبتلا به وسواس معمولا بسیار وقت گیرند (بیش از یک ساعت در روز) و موجب ناراحتی قابل توجه یا اختلال در کارکردهای اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی می‌شوند.

اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی یا جمع‌هراسی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیت‌های اجتماعی شناخته می‌شود و حداقل بخشی از فعالیت‌های روزمره شخص را مختل می‌کند. در موارد شدید، اضطراب اجتماعی می‌تواند کیفیت زندگی فرد را به شکل چشمگیری کاهش دهد. بعضی از مبتلایان ممکن است هفته‌ها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیت‌های اجتماعی مانند موقعیت‌های شغلی و تحصیلی خود صرف نظر کنند. اضطراب اجتماعی می‌تواند از نوع خاص (زمانی که فقط برخی موقعیتهای اجتماعی خاص موجب اضطراب می‌شود. مثل سخنرانی در حضور جمع) یا از نوع فراگیر باشد. اضطراب اجتماعی فراگیر عموماً شامل نوعی نگرانی شدید، مزمن و پایدار می‌شود که فرد از قضاوت دیگران در مورد ظاهرش یا رفتارش یا خجالت کشیدن و تحقیر شدن در حضور دیگران دارد. در حالی که شخص مبتلا معمولاً متوجه غیرمنطقی بودن یا زیاده روی در این احساس ترس و نگرانی می‌شود ولی غلبه کردن بر این ترس برایش بسیار سخت است.

علائم جسمی که معمولاً همراه اضطراب اجتماعی هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان می‌شود. در موارد نگرانی و ترس شدید حملات اضطرابی نیز ممکن است اتفاق بیفتد.

 

مرجع: مجله اوتیسم

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.