استفاده از دلائل و شواهد مستند و بکارگیری روشهای استدلال علمی[۱] منجر به گشودن گره های کورو کلاف های سر در گم زندگی انسان باخرد گشته است. سالهاست که اندیشمندان و خردورزانی که با دید ژرف نگر و عقاب گونه به لایه های زیرین و بنیادی مسائل و موضوعات مینگرند به عوامل تاثیرگذار بر فرآیند پیدایش خرد و هوش[۲] و بالطبع منجر به شناخت[۳] و توانائی تسلط بر محیط پیرامونی گشته است. در این رهگذر، بررسی تغییر و تبدیل سیر الگوهای حرکتی از حرکات خام و ساده کودکانه به الگوهای ظریف و ماهرانه حرکتی و همچنین کسب توانمندی های حرکتی موزون و همچنین استفاده و بکارگیری از آن در قالب بیان و آغاز ارتباطات اجتماعی همواره یکی از محورهای ارزشمند تحقیقاتی بوده است که نتایج حاصل از آن در حیطه های مختلفی نظیر رشد و پرورش استعدادهای بالقوه کودکان و نوجوانان ، توانمندسازی سیستم های عصبی ، تهیه برنامه های منسجم مداخلاتی در کودکان مبتلا به مواردی نظیر بیش فعالی –نقص توجه[۴]، اوتیسم[۵]، اختلال در هماهنگی حرکتی[۶] و همچنین اختلال یکپارچگی حسی[۷] مثمر ثمر گشته است.
ارتباط توانمندی های حرکتی با عملکردهایی نظیر “اعتماد بنفس[۸]” ، ” قدرت اداره بازی[۹]” و یا “تسلط و نفوذ بر همتایان[۱۰]” در کودکان بسیار مورد تاکید و تحقیق بوده است. امروزه دستیابی بر زمینه ها و بستره های تقویت کننده بنیانهای این مهارتها و توانمندی ها بسیار مورد علاقه خانواده ها و جوامع پیشرو می باشد تا با پرورش نسلهایی متکامل تر بتوانند افق آینده را در اختیار بگیرند.
در ابتدا انسانها از شیوه بررسی علت- معلولی مستقیم (خطی) استفاده می کردند و همواره برطرف نمودن نقص در یک زمینه را نیازمند تمرین و ممارست در همان زمینه میدانستند این امر تا بداجا پیش رفته است که حتی امروزه نیز یکی از راههای شلی گردن نوزادان و کودکان را تهیه سوپ با گردن گوسفند میدانند و یا برای درمان “عقب زدگی زانو[۱۱]” مالیدن روغن زانوی شتر به زانوی کودک را بسیار توصیه می کنند.
با آغاز قرن بیستم ، بازدهی اندک این روشها و عدم کارآیی موثر و قطعی آنها و از سوی دیگر دستیابی به پیشرفتهای بسیار زیادی در زمینه علوم اعصاب[۱۲] مرتبط با سیستم اعصاب مرکزی[۱۳] و کسب دانش در خصوص عملکردهای مغز و نواحی مختلف آن سبب شد تا روشهای بالینی – مداخلاتی نیز از این موضوع متاثر گردند. بنابراین رویکردهایی نظیر “یکپارچگی حسی[۱۴] ” ، “ادراکی- حرکتی[۱۵] ” ،”یادگیری حرکتی[۱۶] ” و “پردازش حسی[۱۷] ” پا به عرصه کودکان گذاشتند که در بسیاری موارد با تاکید بر “دوران طلایی[۱۸]”رشد سیستم عصبی کودک (دوران سن زیر سه سالگی) حیطه های پیشگیری و ارتقاء سلامت کودکان و نوزادان را هدف قرار داده اند.
شکل گیری و تکامل این رویکردها وابسته به اصل “علت-معلولی غیر خطی[۱۹] ” می باشد.در این الگو تاثیرگذاری از طریق عوامل رابط و واسطه ای در نظر گرفته میشود و یا در مراحل مختلف پردازش تحت تاثیر عوامل بینابینی قرار می گیرد. نمونه بارز آن در تاثیر کارکردهای شناختی بر الگوهای رفتاری بسیار مورد تحقیق و چالش قرار گرفته است. در دیدگاه “یکپارچگی حسی” ، سیستم بینایی بعنوان یکی از سیستمهای حسی در رده دوم تکامل و رشد جای می گیرد که از جنبه حسی منجر به دیدن اشیاء و محیط پیرامون می شود و در همکاری با ساختارهای مرتبط با ساقه مغزی[۲۰] و پیوند با سیستم “شنوایی[۲۱]” موجب کسب آگاهی[۲۲] و هوشیاری[۲۳] نسبت به محیط اطراف میشود تا بتواند محرکها[۲۴] و اطلاعات[۲۵] محیطی را بخوبی مورد بررسی و پردازش[۲۶] قرار دهد و بدین شیوهاز آنها منابع[۲۷] قوی و مطلوبی جهت پیش بینی های[۲۸] آتی و انتخاب و ارتقاء الگوهای حرکتی فراهم آورد. از سوی دیگر، سیستم بینایی از جنبه حرکتی نیز تحت نظارت سیستمهای بینایی-حرکتی[۲۹] و تکمه های فوقانی [۳۰] قرار دارد و با ارتباطات کنترلی گسترده با مخچه[۳۱] و هسته های قاعده ای[۳۲] به قشر مغز[۳۳] مرتبط است. در بخش قشر حرکتی که در انسانها از پیچیده ترین و دارای سیستمها و شبکه های درهم تنیده ی عصبی است نیز بخش متمایز و ویژه ای جهت حرکات چشمی و دامنه میدان بینایی[۳۴] اختصاص یافته است که این امر خود بیانگر درجه اهمیت آن در کارکردهای حرکتی است.البته باید درنظر داشت که پیوند[۳۵] این سیستمها از طریق یک مجرای دارای دو جنبه حسی – حرکتی بنام سیستم بینایی منجر به بروز مهارتهایی چندوجهی[۳۶] (شناختی-رشدی-تکاملی-ادراکی-حسی-حرکتی) نظیر درک عمق[۳۷]، برنامه ریزی حرکتی[۳۸]، توالی بندی زمانی-مکانی سکانس هاس حرکتی[۳۹]، پیش بینی و انتخاب جرکات[۴۰] ، هماهنگی چشمها با دستها وپاها[۴۱] در هنگام کاربرد، استفاده هماهنگ و مفید از دستها در محیط[۴۲] ، میل و انگیزه به حرکت و فعالیت در محیط[۴۳] و همچنین حفظ و کنترل بدن[۴۴] در وضعیتهای مختلف متناسب با شرایط محیطی می شود.
در تحقیقات مختلف ویژگی ها و ابعاد مختلف سیستم بینایی نظیر ” درک فضایی[۴۵] ” مورد بررسی قرار گرفته است که در زیر مواردی را جهت واضح تر شدن اهمیت این سیستم در عملکردهای حرکتی و همچنین الگوهای رفتاری- شخصیتی ذکر می کنیم. جرارد موریس[۴۶] در مقاله خود در سال (۲۰۰۷) ، درک فضایی سیستم بینایی را در تشخیص چهره دخیل میداند و آنرا بعنوان پایه و پیش نیاز مهارتهای اجتماعی [۴۷] ذکر می کند و وجود نقص در آنرا دلیل بروز اختلال سیستمهای هیجانی-اجتماعی[۴۸] قلمداد می نماید.هرچند در این زمینه به اهمیت این توانایی درک فضایی بر مهارتهای مربوط به ریاضی را نیز مورد توجه قرار میدهد و به تاثیر عمده آن در آغاز “روانی و آهنگ کلام[۴۹] ” اشارات موکدی دارد.نوویچسکی و دواک[۵۰] نیز در مقاله خود در سال (۱۹۹۲) چنین نتیجه گرفتند که کودکان مبتلا به نقص در پردازشهای درک فضایی-بینایی در مواردی نظر درک نشانه های غیرکلامی، درک حالات بیانی چهره ، حرکات دستها و انگشتان و همچنین وضعیت بدنی دچار مشکل و اختلال خواهند بود. پتی[۵۱] و همکارانش نیز وجود اختلال در درک فضایی- بینایی را عاملی جهت بروز مشکلات درونگرایی و افسردگی و کاهش اعتمادبنفس و برقراری رابطه با همتایان ذکر نمودند. ادن و استین و وود[۵۲] نیز در سال ۱۹۹۵ به نقش حرکات چشمی[۵۳] و تثبیت نقطه بینایی[۵۴] و تمرکز در توانمندی های کودکان مدرسه ای و توانایی “خواندن[۵۵] ” اشاره نمودند. در زمینه ارتقاء و بهبود مهارت فضایی-بینایی و همچنین تقویت الگوهای حرکات چشمی، استفاده از تمرینات ویژه و خاص مبتنی بر مهارتهای بینایی- دیداری در اتاقهایی که بطور اختصاصی به این امر می پردازند که از آنها با عناوینی نظیر “اتاق تاریک[۵۶]” و “[VMT[57” یاد می شود. در این زمینه با مشخص شدن اهمیت و نقش تاثیرگذار و بسیار پرنفوذ این سیستم و زیرمجموعه های آن در سیستمهای رشدی و تکاملی کودکان در قسمت بعدی فواید و جنبه های مختلف مهارت درک بینایی-فضایی را همراه با مواردی از تمرینات عملی شرح خواهم داد.


[۱] Evidence based scientific reasoning
[۲] Genesis of epistemology
[۳] Cognition
[۴] Attention deficit hyperactivity disorder: ADHD
[۵] Autism
[۶] Developmental Coordination Disorder: DCD
[۷] Sensory Integration Disorder: SID
[۸] Self esteem
[۹] Management of play
[۱۰] Leadership Skill
[۱۱] Genurecurvatum
[۱۲] Neuroscience
[۱۳] Central Nerve System
[۱۴] Sensory Integration
[۱۵] Perceptual-Motor
[۱۶] Motor learning
[۱۷] Sensory processing
[۱۸] Golden time
[۱۹] Nonlinear cause-effect
[۲۰] Brain stem
[۲۱] Audio system
[۲۲] Orientation
[۲۳] Awareness
[۲۴] Stimuli
[۲۵] Data
[۲۶] Processing
[۲۷] Sources
[۲۸] Prediction &Anticipation
[۲۹] Occulomotor
[۳۰] Superior calicullous
[۳۱] Cerebellum
[۳۲] Basal ganglia
[۳۳] Cortex
[۳۴] Frontal eye field
[۳۵] Link
[۳۶] Multidimensional skills
[۳۷] Depth perception
[۳۸] Motor programming&planning
[۳۹] Sequencing
[۴۰]Prediction& Anticipating
[۴۱] Eye hand &foot coordination
[۴۲] Environment manipulation
[۴۳] Motor activity level
[۴۴]Body position&posture
[۴۵] Visual-Spatial
[۴۶] Gerrard-Morris
[۴۷] Social skill
[۴۸] socioemotional dysfunction
[۴۹] Prosody
[۵۰] Nowicki & Duke
[۵۱] Petti
[۵۲] Eden, Stein, Wood
[۵۳] Eye pursuit
[۵۴] Gaze ,fixation
[۵۵] reading
[۵۶] Dark room
[۵۷] Visual Motor Training

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.