دکتر سید علی حسینی- دانشیار- مرکز تحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
دکتر ابراهیم پیشیاره- گروه آموزشی کاردرمانی- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
دکتر حجت ا… حقگو- استادیار- گروه آموزشی کاردرمانی- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
بهزاد امینی- کارشناس ارشد – کاردرمانی- گروه آموزشی کاردرمانی- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی

توانبخشی در فضای مجازی عبارت است از به کار بردن واقعیت مجازیو محیط های مجازیدر حیطه های توانبخشی. توانبخشی در فضای مجازی به واسطه ی ماهیت ترغیب کننده ی خود موجب افزایش علاقه و انگیزه ی بیماران به ادامه و پیگیری برنامه های توانبخشی – درمانی شده است.
در دیدگاه “یکپارچگی حسی” ، سیستم بینایی بعنوان یکی از سیستمهای حسی در رده دوم تکامل و رشد در طبقه حسی-حرکتی جای می گیرد که با همکاری با ساختارهای مرتبط با ساقه مغزی بتوانداز آنها منابع قوی و مطلوبی جهت پیش بینی های آتی و انتخاب و ارتقاء الگوهای حرکتی فراهم آورد. از سوی دیگر، سیستم بینایی از جنبه حرکتی نیز تحت نظارت سیستمهای بینایی-حرکتی و تکمه های فوقانی قرار دارد و با ارتباطات کنترلی گسترده با مخچه و هسته های قاعده ای به قشر مغزمرتبط است. در بخش قشر حرکتی ، بخش متمایز و ویژه ای جهت حرکات چشمی و دامنه میدان بیناییختصاص یافته است که این امر خود بیانگر درجه اهمیت آن در کارکردهای حرکتی است.البته باید درنظر داشت که پیوند[۱] این سیستمها از طریق یک مجرای دو جنبه حسی – حرکتی بنام سیستم بینایی منجر به بروز مهارتهایی چندوجهی[۲] (شناختی-رشدی-تکاملی-ادراکی-حسی-حرکتی) نظیر درک عمق[۳]، برنامه ریزی حرکتی[۴]، توالی بندی زمانی-مکانی سکانس هاس حرکتی[۵]، پیش بینی و انتخاب جرکات[۶] ، هماهنگی چشمها با دستها و پاها[۷] در هنگام کاربرد، استفاده هماهنگ و مفید از دستها در محیط[۸] ، میل و انگیزه به حرکت و فعالیت در محیط[۹] و همچنین حفظ و کنترل بدن[۱۰] در وضعیتهای مختلف متناسب با شرایط محیطی می شود. در تحقیقات مختلف ویژگی ها و ابعاد مختلف سیستم بینایی نظیر ” درک فضایی[۱۱] ” مورد بررسی قرار گرفته است که در رویکرد “کاردرمانی عصب محور[۱۲] نیز جهت برنامه ریزی مداخلات از اهمیت ویژه ای برخوردارند. نوویچسکی و دواک[۱۳] (۱۹۹۲) چنین نتیجه گرفتند که کودکان مبتلا به نقص در پردازشهای درک فضایی-بینایی در مواردی نظیر وضعیت بدنی و تعادلی دچار مشکل و اختلال خواهند بود.
در این تحقیق ، سه کودک فلج مغزی (پسر، راست دست، در مقطع کلاس اول و دوم دبستان ) از نوع دایپلژی اسپاستیک که توانایی راه رفتن مستقل را کسب نموده بودند ولی الگوی مناسب و هنجاری نداشتند و با الگوی Knee flex و همچنین Hip flex حرکت می کردند و تعادل مناسبی نداشتند، از لحاظ کیفیت حرکتی در عملکردهای تعادلی(ایستا ، پویا )با استفاده از دستگاه بالانس مستر بصورت قبل و پس از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. مداخله عبارت بود از بکارگیری دستگاه Wii با استفاده از بازیهای تعادلی در حالت ایستاده بر روی صفحه ثابت دستگاه. مداخله به صورت سه روز در هفته و پس از جلسات کاردرمانی رایج در مرکز کاردرمانی رشد ، به مدت پانزده دقیقه در هرجلسه انجام گرفت.
نتایج حاصل از بررسی های آماری حاکی از بروز اختلاف معنادار در مولفه های ایستای تعادلی در دو آزمون ایستادن برروی یک پا (با چشمان باز و بسته) و آزمون جابجایی وزن (بطرفین و به جلو و عقب) در کودکان مذکور بود. در آزمون ایستادن بر روی یک پا به بررسی سرعت نوسان و در آزمون جابجایی وزن دو مؤلفه ی سرعت بر محور حرکت و کنترل جهت ، هرکدام هم در سه مرحله انجام آزمون به سمت طرفین و هم جلو و عقب مورد ارزیابی قرار گرفتند.

 


واژگان کلیدی : بالانس مستر- تعادل ایستا- تعادل پویا- توانبخشی مجازی- فلج مغزی.

[۱] Link
[۲] Multidimensional skills
[۳] Depth perception
[۴] Motor programming&planning
[۵] Sequencing
[۶]Prediction& Anticipating
[۷] Eye hand &foot coordination
[۸] Environment manipulation
[۹] Motor activity level
[۱۰]Body position&posture
[۱۱] Visual-Spatial
[۱۲] Neuro-occupation
[۱۳] Nowicki & Duke

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.