در علوم مرتبط با حیطه رشد نوزاد و کودک همواره ” سنین دوره طلایی ” (Golden Time) مطرح میگردد که منظور از آن سن پیش از سه سالگی کودک است که هم در علوم اعصاب شناختی (نوروساینس) و هم در دیدگاههای بنیادین رشدی نظیر “تحول و تکامل شناختی ” ( پیاژه) بسیار بر آن تاکید می گردد و این دوران را از لحاظ آغاز اقدامات موثر و مداخلات “ارتقائ سلامت” و “افزایش توانمندی های هوشی-شناختی ” و همچنین پی ریزی زیربناهای شخصیتی و اجتماعی کودک در کانون توجه پژوهشگران و متخصصین حیطه بالینی و آموزشی قرار می گیرد.بیش از ۹۰ درصد رشد و تکامل کودک تا سن هشت سالگی صورت می گیرد.
علاوه بر این بیشترین رشد هوشی در کودکان قبل از سن ۸ سالگی اتفاق می افتد. بیش از ۹۰ درصد ازمراحل رشد و تکامل کودکان تا سن هشت سالگی است و بیشترین فرصت کودکان برای رشد و بالندگی در این سن اتفاق می افتد.۶۰درصد از رشد مغزی در تمام طول حیات انسان تا سن یک سالگی است و سالهای آغازین زندگی فرصتی برای کودک،خانواده و جامعه است.بیشترین سرمایه گذاری در کودکان توسط خانواده و جامعه پس از شروع دوران مدرسه،جوانی و میان سالی رخ می دهد که این موضوع نیاز به اصلاح دارد و در واقع بهتر است تمام سرمایه گذاری برای کودکان در سال اول زندگی صورت گیرد.
تغذیه نوزاد در اولین سال های زندگی بر رشد جسمی و سیر پیشرفت عصبی کودکان بسیار تعیین کننده می باشد. در دو سال اول زندگی بیشترین رشد سلول های مغزی همراه با شکل گیری ارتباطات عصبی رخ میدهد. مراقبت ویژه از کودک تا ۳۶ ماه پس از تولد منجر به تکامل جسمی، عصبی، روانی و اجتماعی کودک می شود. این دوره تکاملی که باید تحت مراقبت های ویژه والدین انجام شود مهمترین دوره مراقبت های پس از زایمان کودکان است.این ۳۶ ماه که ۶بطور معمول ماه ابتدایی آن تغذیه مطلق کودک با شیرمادر است و ۶ تا ۲۴ماهگی کودک نیز این تغذیه با غذای کمکی همراه می شود، زمانی است که رشد اولیه کودک کاملاً شکل می گیرد.
مراقبت های دوره بارداری به سه دوره قبل از بارداری، حین بارداری و پس از زایمان تقسیم می گردد، در مراقبت های قبل از بارداری کنترل سلامت و عملکردهای بهداشتی سیستم باروری و بررسی سابقه پزشکی و فامیلی زوجین از نظر وجود بیماری های ارثی یا مصرف دارو و سابقه بیماری هایی نظیر دیابت، فشارخون، قلبی و عروقی، تنفسی، کلیوی، کم خونی، اختلالات تیروئیدی و دهان ودندان باید مورد بررسی قرار بگیرد.
لازم بذکر اینکه نخستین سیستمها و بنیانهای تکاملی-رشدی عبارتند از سیستم لمسی ، سیستم حس عمقی ، سیستم حس تعادلی. باید در خاطر داشت که با وجود اینکه رشد و تکامل حس بینایی وارتقائ ادراک های بینایی که از بالاترین درجه های اهمیت در “سیر پیشبرد رشد “(Milestone) برخوردار است و در نهایت منجر به “نگاه چهره به چهره” (Eye to eye then face to face) و “برقراری تماس چشمی ” (Eye contact ) خواهد شد که پایه و اساس رفتار اجتماعی ، بنیان یادگیری ، توجه – تمرکز و آموزش است ، تاحد بسیار زیادی به سلامت و توازن این سیستمهای بنیادی یعنی (سیستم لمسی ، سیستم حس عمقی ، سیستم حس تعادلی ) وابستگی تام و تمام دارد. از سوی دیگر این روند در زمینه رشد سیستم شنوایی و ارتقاء مهارتهای ادراک شنیداری نیز مصداق دارد. بنابراین شاید بتوان دلیل تاکید موکد بر انجام مداخلات متعدد تخصصی سیستمهای لمسی و ماساژ نوزادان و کودکان در زیر نظر متخصصین را درک نمود. البته باید بر تلفیق هوشمندانه این سه سیستم اصلی و محوری بطوریکه توازن آنها حفظ گردد و موجب اختلال در عملکردهای سیستم عصبی مرکزی کودک و نوزاد نگردد نیز دقت نظر داشت تا از سویی موجب تشنج و… نگردد و از دیگر سو نیز موجب افزایش مهارتهای هوشی و ” انعطاف پذیری های شناختی ” گردد.
در پایان باید بر این نکته تاکید دوچندان و چندباره نمود که استفاده از این امور در کودکان و نوزادان نارس و تولد با وزن کم و اضطرابهای شدید مادر در جین بارداری از حد توصیه خارج میگردد و بسیار پررنگتر میگردد و درقالب الزام و باید ها درمیآید.
برنامه های مبتنی بر توجه کامل به رشد اولیه کودک فرصت فوق العاده ای برای اجتناب از مشکلات رشد و تکامل ارائه کرده و منافع بلند مدتی برای فرد و جامعه به ارمغان می آورد.